جلسه خواستگاری بعد از نیم ساعت سکوت(قابل توجه خیلی‌ها)
مادر داماد : ببخشین ، کبریت دارین؟
خانواده عروس : کبریت ؟! کبریت برای چی!؟
...مادر داماد : والا پسرم می خواست سیگار بکشه
خانواده عروس : پس داماد سیگاریه....!؟
..مادر داماد : سیگاری که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سیگار می چسبه
خانواده عروس : پس الکلی هم هست..!؟
مادر داماد : الکلی که نه... والا قمار بازی کرده و باخته ! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش بره
خانواده عروس : پس قمارم بازی می کنه...!؟
...مادر داماد : آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟
...مادر داماد : زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟
...مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد
خانواده عروس : زنش !!!؟؟؟
برید گمشید بیرون..........

 نتیجه اخلاقی : همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشین

قابل توجه مادر شوهر و پسرها

فرهنگ لغتآدم خوار: انسان دوست افراطی

آدم مغرور: کسی که اگر جلاد بخواهد گردنش را بزند بگوید یه وجب بلند تر بزن

آدامس:تنها چیزی که توی دهان خانم ها بند می شود

احمق:کسی که دختر همسایه را در تاریکی نبوسد

ادب:یعنی کمک به یک خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به کمک احتیاج نداشته باشد

ازدواج:قمار زندگی است و در قمار معمولا برد با کسی است که بیشر تقلب کند

الکل:مایه گرانبهایی که همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را

اوراقچی:تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا می داند

ایده آل:شوهری بتواتد با زنش به همان دقت و ملایمتی که در مورد اتو مبیل تازه اش دارد رفتار کند

بوسه:تصادفی که فقط یک سیلی به آدم ضرر می زند

20 سالگی:دورانی که پسرها دنبال معشوقه میگردند دختر ها دنبال شوهر

چشم:عضوی که چشم چرانها با آن ارتزاق می کنند

خسیس: کسی که وقتی خانه اش آتش می گیرد برای اینکه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشانی بدود

خوش بین:مردی که تصور کند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی کند گو شی را خواهد گذاشت

دست: عضوی که در سینما نزد صاحبش بند نمی شود

دوران تجرد:دورانی که معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود

رفیق:کسی که همیشه به شما مقروض است

رقص:بهم چسبیدن با اتیکت دو جنس مخالف

زوج ایده آل:شوهر کر وزن لال

سینما:جایی که پشت سر شما حرف می زنند

عشق:دردسری که برای فراموش کردن آن باید عشق تازه تری پیدا کرد

سرخ پوست:مرد خوشبختی که وقتی زنش او را می بوسد صورتش ماتیکی نمی شود

سنجاق قفلی:تنها قفلی که بدون کلید باز می شود

ماچ:بوسه ای که هنوز رنگ آرتیستی نگرفته

مرد مجرد:کسی که هنوز عیوبی دارد که خود نمی داند

معجزه:دختر خانمی که زنگ آخر جیم شود و به سینما نرود

موش:خانم هایی که نصفه شب به جیب شوهر هایشان شبیخون می زنند

هالو:شوهری که دستکش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد

 دانشجو : صخره نورد
گروه های علمی : دلیران تنگستان
گردش علمی : سفرهای مارکوپولو
قبولی درکارشناسی ارشد : این خانه دور است
انصراف ازتحصیل: فرار از آلکاتراز
تعطیلات آخرترم: فراربسوی آزادی
تخصیص بودجه برای انجمن های علمی: دروغهای واقعی
آزمایشگاه فیزیک : جعبه اسباب بازی
کیف استاد : محموله
دانشجوی اخراجی : نقره داغ
سوالات امتحان : خوشه های خشم
پاس کردن دروس : ماموریت غیرممکن
شب امتحان : شب شوریدگی
آشپزخانه دانشگاه : منطقه ممنوعه
فارغ التحصیلان : دیوانه ای ازقفس پرید
گذراندن ترم ها : عبور از میدان مین
دانشجوی انتقالی : مهاجران
انجمن ورزش : بسوی افتخار
استاد : درپناه تو
معدل الف: درقلب من
تقلب : بازی با مرگ
کلاس مبانی ریاضیات : اتاق وحشت
به سمت اتاق ریاست : حمله به H3

آرم شرکت پپسی را هم همه می شناسند :

این یکی را برعکس نکنید !

نکته در کلمه پپسی ( PEPSI ) است . که هر حرف مخفف یک کلمه است :

Pay Each Penny Save Israel

 همه این آرم را می شناسید . آرم شرکت کوکاکولا

حالا اگه آرم را برعکس کنید به نتایج جالبی دست می یابید :

 اگر کمی دقت کنید می بینید که نوشته :

لا محمد لا مکه

اگه فکر می کنید اتفاقیه به این نکته توجه کنید که چرا سومین C ( در کلمه Cola ) این قدر کشیده شده و پیچ خورده تا حرف ‌‌{ ک } درست در بیاید .

 اهل دانشگاهم
 روزگارم بد نیست
 نسبتم شاید برسد به انشتین؛ نیوتن
 یا ارسطو تالیس
 اهل دانشگاهم
 من کتابم را وقتی میخوانم
 که شده آخر ترم
 اهل خوابستانم
 خوابگاهم قفسی است؛ که 7 - ۸ تا
 مثل من؛ شب همه شب؛ بر کف آن میخوابند
 فکر من در پی امرار معاش
 پی گرفتن قرض از رفقا
 یا پی وام از یک جای دیگر
 یا که یک فرد دگر گم شده است
 من نمیدانم که چرا میگویند ...
 علم بهتر است از ثروت
 و چرا در کت دانشمندان پولی نیست
 جور دگر باید دید
 علم را باید شست پول را باید جست
 من بدهکارم؛ بابت پول غذا؛ بابت پول کتاب
 پدرم پشت دوبار آمدن چلچله ها پشت دو برق
 چند وقتی است شده باز نشست
 او ز ماشین خودش؛ تاکسی ساخته است
 اهل دانشگاهم
 روزگارم بد نیست

 ...

وقتی که تنگ غروب بارون به شیشه میزنه!
همه غصه های دنیا توی سینه منه!
توی قطره های بارون، میشکنه بغض صدام!
دیگه غیر از یه دونه پنجره هیچی نمیخوام!
پشت این پنجره میشینمُ آواز میخونم!
خودمُ تنها ترین آدم دنیا میدونم!

دنبال یه چیز میگردم که نمیدونم چیه!
یه نفر تو قلبمه که من نمیدونم کیه!
یه نفر که نیمه ی گمشده ی ترانه هاست!
تکیه گاه خوب گریه های تلخ ُ بی صداست!

پشت این پنجره تنها تو غروبا میشینم!
خودمُ گُم میکنم اونو تو آینه میبینم!
گاهی وقتا پا میذاره توی رویا های من!
میبینم که لحظه هام نابُ تماشایی شدن!
اما این فقط یه خوابه، خواب پشت پنجره!
وقت بیداری بازم غم میشینه تو حنجره!

دنبال یه چیز میگردم که نمیدونم چیه!
یه نفر تو قلبمه که من نمیدونم کیه!
یه نفر که نیمه ی گمشده ی ترانه هاست!
تکیه گاه خوب گریه های تلخ ُ بی صداست

 اگر به بزرگتر از خودت رسیدی بهش احترام بگذار . چون بیشتر از تو عبادت کرده .

 اگر به کوچکتر از خودت رسیدی بازم بهش احترام بگذار . چون کمتر از تو مرتکب گناه شده .